هنر برندینگ شخصی: چطور آزادکار مشهوری باشیم
برندینگ واژه ای است که این روزها بیش از هر زمان دیگری آن را میشنویم، بسیاری تصور میکنند برندسازی به سادگی به معنای طراحی یک لوگو است، عدهی دیگری نیز آن را تاسیس شرکتی بزرگ با تعداد زیادی کارمند میدانند.
اما در حقیقت برندینگ از جهات بسیاری (از جمله طراحی لوگو، نحوه برخورد با مشتری و میزان درک آنها از برند و…) به شخصیت یک شرکت شباهت دارد. برندینگ فقط به کسبوکارهای قدرتمند اختصاص ندارد و هرکسی از جمله آزادکاران میتوانند برای افزایش میزان درآمد و کسب شهرت برای خود، از این کار بهره ببرند.
برندینگ ویژگیهایی را که شما را خاص تر از بقیه میکند، نشان میدهد. بدین وسیله موفقیت شما تضمین میشود و این خصوصا برای آزادکارها امری ضروری محسوب میشود.
در صورتی که یک برندینگ به درستی بنا شود، قادر خواهد بود تا:
- کسبوکاری فراموشنشدنی ایجاد کند و این امر باعث به وجود آمدن حس وفاداری در مشتریان خواهد شد.
- پایههایی برای گسترش کسبوکارتان ایجاد کند و در نتیجه نگرانی شما از گرفتن پروژههای جدید را از میان خواهد برد.
- اعتبار فراوانی برای شما به همراه آورد که این موضوع یکی از مهمترین مباحث در زمینه برخورد با مشتریان بالقوه است.
- مخاطبان صحیح را مورد هدف قرار دهد. این موضوع منجر به جذب مشتریانی خواهد شد که سازگاری بیشتری با شما دارند.
در این مطلب قصد داریم تا از نمایی نزدیکتر به بررسی معنی و مفهوم برندینگ (به خصوص برای آزادکاران) بپردازیم و پیشنیازهای این کار را به شما معرفی کنیم. برای آغاز فرآیند برندینگ، باید از مراحل زیر پیروی کنید.
۱) اهداف کسبوکار خود را تعیین کنید
قبل از این که فرآیند برندینگ را آغاز کنید، ابتدا تعیین کنید که هدف شما از کاری که انجام خواهید داد چیست؟ برای این کار ابتدا باید تعاریف کلی خود را در چند حوزه مشخص کنید و بهتر است این کار را با اهداف کسبوکارهای مستقل آغاز کنید. در مسیر برندینگ شخصی؛ تعیین اهداف میتواند یاری بخش شما باشد. این کار به شما کمک خواهد کرد تا اهداف نهایی کسبوکارتان را تجسم کنید، اهداف کوچک را برای رسیدن به موفقیتهای بلندمدت خود به کار بگیرید و همچنین مدیریت کارهای خود را در دست بگیرید.
گم کردن مسیر باعث شکست کسبوکار خواهد شد و تعیین اهداف و برنامههای کسبوکار، مانع از این امر میشوند. بهتر است زمانی را به تفکر در مورد اهداف خود اختصاص دهید، جزئیات آنها را روی کاغذ آورید و سپس این اهداف را نقد کنید.
هنگامی که در حال تعیین اهداف خود هستید، این ۱۰ مورد را فراموش نکنید:
۱) تخصصی بیاندیشید: گم کردن مسیر پیشرفت موجب شکست شما خواهد شد و اهداف غیرتخصصی میتوانند این مشکل را برای شما ایجاد کنند.
۲) به ایجاد یک طرح کسبوکار بپردازید: ایجاد طرح کسبوکار، روشی عالی برای بررسی تمامی جوانب اهداف از قبیل منابع مالی، ابزارهای مورد نیاز و … است. برای اینکه با نحوهی ایجاد یک طرح کسبوکار به خوبی آشنا شوید این مطلب را بخوانید.
۳) اهداف کوتاهمدت را در میان اهداف بلند مدت خود قرار دهید: اهداف کوتاهمدت باعث میشوند که به سادگی بتوانید میزان پیشرفت و انحراف از مسیر موفقیت خود را بسنجید.
۴) به اهداف اولیه خود متعهد بمانید: هرچند که ظاهرا این امر بدیهی است اما گاهی ممکن است که اتفاقاتی در زندگی شما، باعث فراموش شدن اهداف اولیهتان شود. بهتر است هر از گاهی اهداف اولیه خود را برای خودتان یادآوری کنید.
۵) در صورت امکان اهداف خود را به صورت عمومی مطرح کنید: گاهی لازم است تا اهداف خود را به دوستان و یا اعضای خانواده خود اطلاع دهید. این امر باعث خواهد شد که انگیزه شما برای تلاش و رسیدن به این اهداف افزایش یابد.
۶) واقعگرا باشید: بلندپروازی بد نیست، اما نباید اهدافتان را بیش از اندازه دور از دسترس قرار دهید.
۷) اهداف مناسبی انتخاب کنید: اگر اهدافتان تاثیری در پیشرفت کسبوکار نداشته باشند، بیمعنی خواهند بود. یک هدف مناسب به فراتر از جذب یک گروه کوچکی از مشتریان میاندیشد.
۸) به ایجاد برنامههای اجرایی برای اهدافتان بپردازید: بهتر است به جای یک هدف بسیار کلی، برنامهای “هدف به هدف” برای خود طراحی کنید تا اهدفتان اجراییتر باشند.
۹) در هنگام آغاز یک هدف جدید، جایگاه خود را بررسی کنید: رسیدن به یک هدف به معنای ایجاد تغییراتی در کسبوکار است. بنابراین زمانی که هدف جدیدی را آغاز میکنید، داراییها و سایر منابع خود را دوباره ارزیابی کنید.
۱۰) اهداف گذشته خود را تحلیل کنید: زمانی که قصد آغاز پروژه جدیدی را دارید، اهداف گذشته خود را تجزیه و تحلیل کرده و دلایل موفقیت و شکست خود را استخراج کنید.
۲) در عین انتخاب شدن، انتخاب کنید
شما آزادکار و یا فریلنسر هستید، مطمئنا در ابتدای شروع کارتان و قبل از اینکه مشهور شوید با مشکلات بسیاری مواجه خواهید شد. شما ممکن است پروژههای خیلی کمی داشته باشید و این موضوع وادارتان خواهد کرد هر پیشنهاد کاری و یا پروژهای که دریافت کردید را کار کنید. اما این اتفاق بزرگترین اشتباهی است که یک فریلنسر میتواند انجام دهد.
قبل از اینکه پروژهای را قبول کنید راجع به آن تحقیق کنید، آیا انجام این پروژه ضربهای به برندینگ شما نخواهد زد؟ آیا این پروژه به اندازه کافی لوکس هست؟
۳) نام مناسبی برای خودتان انتخاب کنید
تصمیم بزرگی که این لحظه باید بگیرید انتخاب نام مناسب برای شرکتتان است. دو انتخاب پیش رو خواهید داشت:
- اگر همیشه تنها کار خواهید کرد میتوانید نام خودتان را به عنوان نام کسبوکارتان انتخاب کنید
- اما اگر به فکر گسترش کسبوکارتان به یک کار تیمی هستید نام متفاوتی را باید انتخاب کنید
هرچند این بخش اغلب نادیده گرفته میشود، اما با این وجود نام کسبوکار ارتباط مستقیمی با اهداف نهایی آن دارد. اگر قصد دارید تا صاحب کسبوکار خودتان شوید و روز به روز به گسترش و توسعه آن بپردازید، ممکن است نام خودتان چندان برای آینده کسبوکار مناسب نباشد.
اما با این حال بسیاری از آزادکاران علاقه دارند که فعالیتهای خود را به صورت مستقل انجام دهند. در این صورت انتخاب نام شخصی میتواند مناسب باشد. با این حال نامهای بزرگتر میتوانند پروژههای بزرگتری را نیز جذب کنند، در حالی که ممکن است نامهای شخصی چنین قابلیتی را نداشته باشند. در حالت کلی میتوان گفت که نامهای جایگزین میتوانند تطبیقپذیری بیشتری داشته باشند و نامهای شخصی باعث القا حس شخصیت شما به کسبوکارتان خواهند بود. استفاده از هر یک از این گزینهها در موارد متفاوتی کاربردهای خاص خود را دارد.
۴) وجههی آنلاین خود را توسعه دهید
حضور آنلاین قوی برای یک آزادکار مهمترین بخش از وظایف او است که باعث میشود شما در عرض چند ساعت خدمات خود را بفروشید. علاوه بر این بسیاری از مشتریان آفلاین شما نیز، قبل از اینکه به صورت حضوری با شما ملاقات کنند؛ از طریق اینترنت شما را جستجو خواهند کرد و وجههی آنلاین شما برای اینکه پروژهای را بگیرید یا نه، بسیار مهم است.
برای ایجاد وجههی آنلاین قوی قیف توسعه آنلاین را مد نظر قرار دهید:
- یک بیوگرافی خلاصه برای خود ایجاد کنید: این بیوگرافی چیزی است که در وبسایت شما نمایش داده میشود. برند خود را با سه صفت توصیف کنید و یک داستان کامل و جذاب بیان کنید، داستانی که نشان دهد شما کیستید و چه ارزشی را به زندگی مشتریان تان اضافه خواهید کرد. این نکته را در نظر داشته باشید که بیوگرافی شما باید نکاتی فراتر از “من یک طراح وب آزادکار هستم” را ارائه کند.
- در مرحلهی دوم بیوگرافی خود را در فیسبوک و لینکدین تکمیل کنید، توجه داشته باشید که در این شبکهها بیشتر روی مشتریان و ارزشی که به آنها ارائه میکنید تمرکز کنید.
- بیوگرافی را که برای مراحل قبل نوشتید خلاصه کنید و به اکانت توییترتان اضافه کنید، به عبارت بهتر خودتان را در ۱۴۰ کاراکتر توصیف کنید. فراموش نکنید اصلیترین و مهمترین دلیل وجودی خود را در این بیوگرافی قرار دهید.
۵) طراحی لوگو
تمامی مراحلی که تاکنون در این مطلب گفته شده است، مربوط به مراحل اولیه طراحی برند هستند. بعضی از آنها مانند انتخاب نام بدیهی بوده و برخی دیگر (مانند تعیین اهداف و وجههی آنلاین) ممکن است کمی به نظر ناآشناتر برسند.
طراحی لوگو اولین قدم و سرآغاز قسمت طراحی بصری برند است. لوگو طرحی گرافیکی است که برند شما را به جهانیان معرفی خواهد کرد. چه خودتان مسئولیت طراحی آن را به عهده بگیرید و چه آن را به شخص دیگری بسپارید، لوگو باید بتواند وبسایت، محتوا و سایر فعالیتهای شما را در خود شرح دهد. هنگامی که قصد آغاز طراحی لوگو خود را دارید، سوالات زیر را مد نظر داشته باشید:
- برای جذب مخاطبین هدف، سبک کلی لوگو باید چگونه باشد؟
- رنگهای متفاوت باعث برانگیخته شدن احساسات متفاوتی خواهند شد، پس باید از چه رنگهایی در لوگو استفاده کنم؟
- چگونه این لوگو باعث خواهد شد که از یک آزادکار به صاحب یک کسبوکار تبدیل شوم؟
- شکل کلی آن باید چگونه باشد؟ مربع؟ مستطیل یا لوزی؟
چند مثال از طراحی لوگو:
لوگو زیر نشانگر “حرفهای، سرگرمکننده و جذاب بودن” است. توجه کنید که چگونه استفاده مناسبی از رنگهای متعدد باعث شخصیتبخشی به این لوگو شدهاند. همچنین منحنیهای صاف و بدون زاویه طرح و فونت لوگو، باعث نزدیکتر شدن آن به یک برند شخصی شده است.
این برند گروهی از طراحان را نمایش میدهد که در کنار یکدیگر و در قالب یک وبسایت فعالیت میکنند. این برند نامی عمومیتر دارد و به نوعی حس یک شرکت را در کاربرانش زنده میکند. علاوهبر این، با توجه به لوگو میتوانید به سبک طراحی این گروه پی ببرید: تمیز، براق و خلاقانه!
سرزنده، روشن و فوقالعاده خلاق، اینها تعاریفی هستند که این لوگو از برند خویش دارد. لوگوی این برند نشان از خلاقیت فوقالعاده بالا و عدم رسمی بودن آنها دارد. طراحی آنها حرفهای و در عین حال بدیع و اصیل به نظر میرسد.
این وبسایت مربوط به یک آزادکار مستقل است که در طراحی خود از مجموعهای از ابزار وب 2.0 بهره گرفته است. لوگو و تم طبیعی این وبسایت باعث القا حس آزادی و آرامش در مخاطبان میشود.
۶) طراحی وبسایت، کارت ویزیت و سایر چیزهای دیگر
پس از آماده شدن لوگو، نوبت به فرآیند طراحی سایر عناصر میرسد. اگر برند شما بسیار شخصی است، یک وبسایت دستساز و دستنویس ترکیب خوبی با لوگو و طرح برند ایجاد خواهد کرد. در غیر اینصورت شما نیاز به یک طراحی صاف و صیقلی، یک کارت ویزیت شفاف و طراحیهایی از این گونه نیازمندید.
از آنجایی که طراحی سایر قسمتهای برند شما به طراحی لوگو وابسته است، بسیاری از قسمتهای تعیین مخاطبان هدف و تعریف اهداف کسبوکار نیز در این قسمت وارد عمل خواهند شد. با این وجود شما همچنان باید این موارد را برای توسعه هرچه بیشتر کسبوکار خود در ذهن داشته باشید و هر از گاهی اهداف اصیل و اولیه کسبوکارتان را برای خود مرور کنید.
ادامه برخی از مثالهای قبلی:
این گروه بقیه قسمتهای وبسایت خود را نیز به صورت حرفهای و خلاقانه طراحی کردهاند.
این برند تمرکز اصلی خود را بر روی طراحی وبسایت قرار داده و یک طراحی سرزنده، با شخصیت و قابل درک را برای مخاطبان ارائه کرده است.
طراحی این وبسایت نیز همانند لوگو آن به صورت فوقالعاده تمیز و به کمک وب 2.0 صورت گرفته است. نظاممندی این وبسایت باعث شده است که اطلاعات ضروری را به سرعت دریافت کنند و همین امر نوعی حس شرکتگونه و بسیار حرفهای را به مخاطبان القا میکند.
۷) یک صفحه “درباره ما” بسازید
صفحه “درباره ما” پل ارتباطی شما با مشتریان و کسانی که میخواهند با شما همکاری داشته باشند، است. این صفحه باید بازتابی از شما باشد و فعالیتهای کسبوکار شما را به خوبی شرح دهد. آیا برند شما سرگرمکننده است یا حرفهای؟ به احتمال زیاد تا این مرحله نیز برند شما بازتابی از شخصیت خودتان است. حالا نوبت شما است که برای “ایجاد فروش”، یک صفحه “درباره ما” طراحی و ایجاد کنید.
اگر شخصی آنقدر به برند و فعالیتهای شما علاقهمند شده باشد که به صفحه “درباره ما” وبسایت شما سربزند، شما باید قابلیت این را داشته باشید که وی را حداقل به نیمی از سرویسها و محصولات خود علاقهمند کنید!
همچنین سبک محتوای این صفحه خود را به گونهای انتخاب کنید که دوست دارید مخاطبان شما را آنطور ببینند. برای مثال اگر دوست دارید رویکردی شرکت مانند داشته باشید، لحن خود را رسمیتر کنید. یا اگر دوست دارید برندی شخصی باشید، محتوای خلاقانه و جالب میتوانند موثر باشند.
انتخاب شغل آزادکاری توسط شما و همچنین فعالیتهایی که تاکنون انجام دادهاید، شخصیت شما را بازتاب کردهاند. حال وقت آن است که این بازتاب را با نوشتههای صفحه “درباره ما” خود، به مخاطبان دیگر نیز نشان دهید. فراموش نکنید که عدم شباهت نوشتههای این صفحه شما با دیگران از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا این تفاوت در صداها و لحنها است که تمایزها را رقم میزند.
بیشتر مخاطبان بالقوهای که احساس میکنند که شما را میشناسند، با مطالعه صفحه “درباره ما” شما احساس نزدیکی بیشتری به برند و شخصیت شما خواهند کرد. پس از یافتن سبکنوشتاری و طراحی این صفحه، نوبت به این میرسد که محتوای مناسبی را در آن قرار دهید. میتوانید از لیست زیر برای پر کردن این صفحه کمک بگیرید:
- سابقه شما در این زمینه و کارهایی که انجام دادهاید.
- تجربههای حرفهای و آکادمیکی شما
- لینکی به رزومهای رسمیتر (در صورت موجود بودن)
- اطلاعات تماس یا لینکی به صفحه “تماس با ما”
- متنی مربوط به مشکل مخاطبان و راهحل برند شما برای این مشکل
۸) در دسترس مشتریانتان باشید
حال که شما برندینگ شخصی خود را کامل کردید، نوبت به بازاریابی و جذب مشتریان میرسد. تا این مرحله شما مخاطبان هدفتان را تعیین کردهاید، اهداف کسبوکارتان را تعریف کردهاید، طراحیهای خود را به اتمام رساندهاید و صفحه “درباره ما” را برای رسیدن به فروش ایجاد کردهاید.اما تا به این مرحله شما صرفا یک برند ناشناخته و غیرفعال دارید.
اما جای نگرانی نیست. اجازه دهید که مخاطبان شما را ببینند. این کار میتواند با وبلاگنویسی مهمان، گذاشتن پیام در فرومها و یا قرارگیری نام برند شما در لیست وبسایتهای کاریابی باشد. در نهایت فراموش نکنید که برند خودتان را همواره استوار نگه دارید. اگر شما مسیر برند خود را گم کنید، تمامی مزایایی که در این مدت به دست آوردهاید را به سرعت از دست خواهید داد. اگر تغییری در مسیر برند و اهدافتان به وجود آورید (حتی اگر اهداف جدید بهتر از اهداف سابقتان باشند) باید عمل بازاریابی خود را از صفر آغاز کنید.
سخن آخر در مورد برندینگ شخصی
همانطور که تمامی آزادکاران خلاق نیز میدانند، کار بر روی پروژه خودتان میتواند بسیار خستهکننده باشد. اما با راهنماییهای این مطلب شما میتوانید از جایگاه و اهداف کنونی خود اطلاع یابید، برنامه مشخصی برای برندینگ شخصی خود تعیین کنید و در نهایت برندی خاطرهانگیز و فراموشنشدنی در صنعت خود ایجاد کنید.
مهم نیست که کسبوکار شما تا چهاندازهای کوچک و یا بزرگ است، در هر صورت شما باید برنامهای برای توسعه آن داشته باشید. پس اگر تاکنون این کار را انجام ندادهاید، از هماکنون آن را آغاز کنید.
عالی بود
ممنون از مطلب خوبیتون اما بهتر نیست همون فریلنسر رو به جای آزادکار استفاده کنین ؟
درآمد فریلنسر ها داره خیلی خوب میشه به خصوص با ابزار هایی مثل حسابیت .
مرسی 😉
برند سازی یک مقوله زمان بره و یکی دو روزه بدست نمیاد .
میخونمتون