بازاریابی سلفی محور

بازاریابی سلفی محور

عقده روحی، خود بینی، خودشیفتگی…اینها صفاتی‌ست که برای پدیده‌ای به نام عکس‌های «سلفی» به کار می رود. پس چرا برندها می‌خواهند از آن استفاده کنند؟

در حالی که ویژگی‌های اشاره شده بالا معمولا فضیلتی محسوب نمی‌شوند، سلفی در میان مشتریان، افراد مشهور و برندها بسیار محبوب شده و آنها دوربین‌ها را به سمت خودشان برگردانده و نتیجه را در شبکه‌های اجتماعی پست می‌کنند.

یان متیوز مدیر برنامه‌ریزی آژانس رسانه‌های اجتماعی JAM موافق است که محبوبیت سلفی احتمالا به خاطر ترکیبی از «خودشیفتگی و عدم امنیت» است و اضافه می‌کند: «جالب است چون در شبکه‌های اجتماعی کلا انگیزه‌های بالایی برای دوست داشته شدن یا جمع آوری لایک وجود دارد. این به شما اعتبار می‌دهد. سلفی نمایشی بی کم و کاست از این قضیه است.»

در مورد سلفی‌ها هم تحلیل‌های خوب انجام شده و هم تحلیل‌های انتقادی. ولی اگر در مورد برندها بخواهیم صحبت کنیم وارد شدن به خواست گسترده مردم برای پسندیده شدن می‌تواند پتانسیل بسیار بالایی د اشته باشد. متیوز می گوید: «واکنش نشان دادن به کاری که اکثر مردم انجام می دهند فرصت بسیار بزرگی است.» ولی در نهایت باید آن را طوری انجام دهید که اصالت داشته و با آنچه که آن بیرون اتفاق می‌افتد هماهنگی داشته باشد.

برندهایی که بر موجهای به وجود آمده سوار شده‌اند سرنوشت‌های مختلفی از نظر میزان دست‌یابی به موفقیت داشته اند. سامسونگ با انتقادها به وسیله زدن رکورد بیشترین به اشتراک‌گذاری توییت تاریخ مقابله کرد. الن دجنرس به صورت برنامه‌ریزی شده از یک گوشی سامسونگ برای گرفتن سلفی در مراسم اسکار استفاده کرد که بیشتر از 3 میلیون بار توییت شد.

در همین حال، برند دوربین GoPro از عکس یکی از هوادارنش در اجلاس کوه اورست استفاده کرد که از آن به عنوان مثالی واقعی و بارز از یک برند که این ترند را مورد سرقت قرار داده، می‌توان استفاده کرد. و برند داو زیبایی طبیعی را در یک فیلم کوتاه در مورد سلفی‌ها در جشنواره فیلم Sundance مورد تحسین قرار دادهاست.

در بریتانیا، موسسه تحقیقاتی سرطان بریتانیا 8 میلیون پوند کمک را فقط در عرض 6 روز در طی یک کمپین اجتماعی جمع کرد. در این کمپین میلیونها زن عکس‌های سلفی خودشان را بدون آرایش با هشتگ nomakeupselfie در شبکه‌های اجتماعی منتشر کردند. این حرکت در یک سه شنبه در ماه مارس شروع شد و زنان عکس‌های بدون آرایش خود را در فیسبوک به اشتراک گذاشتند.

موسسه تحقیقاتی سرطان در صفحه فیسبوکش با این پیام پاسخ داد: «هزاران نفر از شما عکس‌های خود را با هشتگnomakeupselfie و cancerawareness منتشر کرده اید و بسیار ی افراد از ما پرسیده‌اند که آیا این کمپین متعلق به ماست یا خیر. باید بگوییم که پاسخ منفی است ولی اینکه شما انقدر علاقه‌مند هستید مایه خوشحالی ماست.»

این کمپین سندی برای قدرت شبکه‌های اجتماعی به عنوان یک شبکه بازاریابی است. اینطور نیست؟

اگر بخواهیم سخت گیرانه صحبت کنیم، جواب منفی است. علیرغم اینکه میلیون‌ها پوند پول برای تحقیقات در مورد سرطان جمع آوری شد، این کمپین نه به آرایش، در پشت درهای اتاق واحد بازاریابی این موسسه خیریه به وجود نیامد.

در حقیقت، هیچ‌کس نمی داند که آغاز این کمپین از کجا بوده است. Nicola Dud مسوول روابط عمومی و رسانه‌های اجتماعی موسسه تحقیقاتی سرطان می گوید:«این کمپین به صورت خودجوش اتفاق افتاد و ما یا هر برند دیگری در آن هیچ دخالتی نداشتند. این کمپین با قدرت خود مردم پا گرفت و فراگیر شد. ما به همه گفتیم که این کمپین متعلق به ما نیست ولی از این همه احساس و علاقه خوشحالیم. وقتی آنها شروع کردند به پرسیدن از ما در مورد این‌که چگونه می توانند حمایت کنند ما هشتگ خودمان را با یک پیام حاوی شماره حسابی برای اهدای کمک‌ها اعلام کردیم. و سپس مردم شروع به کمک کردند.»

با این وجود، موفقیت این کمپین درس‌های زیادی به ما می‌دهد. و همه آنها الزاماً مثبت نیستند.

متیوز می گوید: «این خطری برای همه کمپین‌هاست که اگر تمرکز اصلی آنها بر پیام باشد، آن پیام به راحتی می‌تواند از دست برود. باید دلیل خوبی برایش داشته باشید به همراه مجموعه‌ای از قوانین. در نهایت، سلفی‌ها به منظور خوداظهاری و اینکه افراد چگونه به دیگران معرفی شوند گرفته می‌شوند. برای یک برند که در صنعتی پرطرفدار مثل لوازم آرایش، جواهرات یا محصولات مصرفی کار می‌کند، کار کردن در این فضا راحت‌تر است.»

در مقابل، به طور واضحی کار برای دیگر برندها سخت است. مثلاً شرکت‌هایی که خدمات مالی ارائه می دهند در این فضا دست و پا خواهند زد. البته که نقایص محتمل خواهند بود. ولی بیشتر آنها به دلیل کمبود اصالت است. اگر شما جامعه خود را به درستی نشناسید، به موقع با آنها ارتباط برقرار نکنید و به خاطر حمایت‌هایشان از آنها تشکر نکنید، این ریسک را باید بپذیرید که شما را فرصت طلب بخوانند.

ولی فرصت طلبی نیز گاهی اوقات به درد می‌خورد. متیوز به کمپینی اساره می‌کند که Jam یک سال پیش برای برنامه Next Top Model شبکه Sky راه‌اندازی کرد و حدود 6000 سلفی را جمع آوری کرده و حرف و حدیث بسیاری را قبل از آغاز برنامه به وجود آورد.

طرفداران برنامه به عنوان محرکین کمپین عمل کردند و انتظارات را قبل از آغاز آن بالا بردند. تحقیقات روی این کمپین نشان داد که مخاطب هدف آن جملگی در خصوصیت خودشیفتگی مشترک بودند.

این کمپین با یک تبلیغ 30 ثانیه ای تلویزیونی با حضور Danni Minogue آغاز شد و هیئت داوران برنامه نیز در شبکه‌های اجتماعی کمپین را ترویج دادند. طرفداران تشویق می‌شدند که عکس‌های خود را برای داشتن شانس دریافت جایزه بهترین مدل BINTM اینستاگرام می‌فرستادند و برنده قرار بود در اولین قسمت برنامه معرفی شود.

این کمپین یک موفقیت تمام عیار بود. هشتگ BINTM مربوط به این کمپین 12889 بار استفاده شد و 31 درصد آنها در مورد این رقابت بود و منجر شد به اینکه 5721 نفر در این مسابقه شرکت کردند.

واضح است که حضور سلفی به قدرتی که بر مصرف‌کنندگان امروزی دارد وابسته است. سلفی گرفتن رفتاری بسیار مورد توجه و رو به رشد در شبکه‌های اجتماعی مثل فیسبوک و اینستاگرام و در یک سال اخیر شده است و برندهای زیادی نیز می‌خواهند بر این موج سوار شده و از آن به نفع خود استفاده کنند.

ولی طول عمر سلفی اصلا نامحدود نیست و برندها شاید برای شش ماه آینده یا شاید هم تا زمانی که تاریخ انقضایشان به اتمام برسد می‌توانند از آن استفاده کنند.

و سپس بازاریابان مترصد جو فکری و مد بعدی خواهند بود. به یاد داشته باشید که اگر ترندی به پست شما خورد و درگیر آن شدید حتماً پیگیرش باشید. متیوز می‌گوید: «پدیده سلفی احتمالا نماینده عصر ماست. مردم در دنیای واقعی با هم ارتباط ندارند و  این ارتباط از راه دیجیتال انجام می‌شود.»

پس تا زمانی که دنیا درگیر دل‌مشغولی‌های دیجیتالی است، کار سختی نیست که پیش‌بینی کنیم اتفاق بزرگ بعدی پس از سلفی نیز مربوط به رسانه‌های اجتماعی باشد.

متبع : businesstrend

مطالب مرتبط
دیدگاه بگذارید